یک مرد باید ببیند که همسرش از چه حوزههایی دچار تنش است. آیا وظایف مادر زیاد است؟ آیا مسئولیت فرزندان بیش از حد به دوش مادر است؟ آیا بچهها در زمینههای مختلف تحصیل، سلامت، ارتباطات اجتماعی، ارتباط با دوستان و ... مشکل دارند و نیازمند کمک هستند. در این صورت پدر باید وقت بیشتری صرف فرزندان کرده و شناخت بیشتری راجع به فرزندانش داشته باشد تا به مادر کمک کند. پدر و مادر باید وقت بگذارند و مسائل را درون خانواده و با شور و مشورت حل کنند و به نظر واحدی برسند و به همدیگر کمک کنند. نه اینکه همدیگر را در پارهای از مسائل مقصر جلوه دهند یا اینکه خلاف جهت دیگری حرکت کنند. باید بدانند که اجزاء یک پیکره هستند و برای اینکه این زندگی بچرخد و جلو برود و باعث رشد و ترقی شود، باید در جهت ترقی جلو بروند تا بستر رشد هم برای والدین و هم فرزندان فراهم شود. اینها از مسائل مهمی است که خانمها و آقایان باید در نظر بگیرند. همچنین نیازسنجی کنند، یعنی آقا با همسر خود صحبت کند و مطلع شود که او در چه زمینههایی نیاز به کمک دارد و آنها را برآورده کند. متأسفانه هر وقت صحبت از آقایان میشود، فوراً کلمه خستگی هم یدک کشیده میشود که آقا کار میکند، خسته است. آقا از بیرون آمده، خسته است. آقا امرار معاش زندگی را به عهده دارد پس خسته است. ما قبول میکنیم که خسته است، اما بعد از رفع خستگی میتواند به همسرش کمک کند. من فکر میکنم خود آقایان هم نمیدانند که چقدر نقش مهمی در خانواده دارند و میتوانند اثرگذار باشند.
شاید هم این تقصیر جامعه بوده که چنین نقش مهمی را روشن، شفاف و برجسته نکرده است و همیشه گفته شده مادر تربیت فرزندان را به عهده دارد و مسائل خانواده به عهده مادر است و کمتر به این مسئله اشاره شده که پدر هم نقش خیلی مهمی در این زمینه دارد. چون این مسئله پررنگ نشده، آقایان هم خودشان بیخبرند که چقدر میتوانند تأثیرگذار بوده و نقش مهمی را به عهده داشته باشند. بنابراین باید این حمایتها در وهله اول از جانب همسران آنها باشد و سپس اجتماع و مسئولان هم خانمها را ببینند. خانمها باید دیده شوند، حرفهایشان شنیده شود و مشکلاتشان بیان شود و برای این مشکلات راهکارهایی به وجود بیاید تا آنها هم قدری احساس امنیت بیشتری در جامعه کنند.
انتهای پیام